سخنرانی اسماعیل بخشی ۱۷ آبان ۱۳۹۷. از: کارگر پیشتاز شماره ٣۵.
با سلام خدمت همگی
مسائلی وجود دارد که همه به آن مستحضرید و می خواهیم در این مورد یک نظر سنجی برگزار کنیم. اما پیش از نظر سنجی و اخذ رای شورایی درباره اقداماتمان، لازم است حرف هایی گفته شود و اطلاعاتی که ما به عنوان نمایندگان کارگری پیگیری کردیم را فارغ از دست یابی به نتیجه به اطلاع شما برسانیم. چرا که ما امروز اینجاییم تا برای خودمان تصمیم بگیریم. وقتی می گوییم شورای کارگری یعنی همین. یعنی تجمع، تصمیمگیری و عمل. برای خود و آینده و سرنوشتمان تصمیم میگیریم و اقدام خواهیم کرد. ولی پیش از آن اگر بخواهیم مسئله اختلاس و فساد ارزی که انجام گرفته و مشخص هم نیست که عاملین آن کجا هستند. ما می بایست مسائلی دیگر را بررسی کنیم یعنی از روزی که این حضرات آمدهاند. از روزی که این آقایان آمده اند بد آمدند و وقتی که کاری را بد شروع کرد، بدتر هم تمام می شود. از روز اول مشغول اعتراض کردن به دولت هستیم که این آقایان دارند از برند هفتتپه، یعنی آن کارت تجاری هفتتپه سوء استفاده میکنند. حال یا واردات خود را به نام این شرکت انجام میدهند یا وامها و تسهیلات ارزی خود را به نام شرکت اخذ می کنند. از روز اول ما در حال گفتن این به دولت هستیم که کارخانه متعلق به ما کارگران و مردم اینجا بوده است. با چه قرارداد و شرایطی کارخانه را به بخش خصوصی واگذار شده؟ ما دولت را هم مقصر قلمداد می کنیم و دلیل هم این است. به هر بخشی که رجوع میکردیم و خواستار نشان دادن قرارداد واگذرای ، فروش و یا اینکه این آقایان اینجا مالکاند؟ موجراند؟ و یا اصلا شاید شرکت به نام کس دیگری است؟
ما تا وزارت کشور هم رفتیم اما کسی این را به ما نشان نداد. و هرجا هم که میرفتیم از سرمایهداران حمایت میشد. من به عنوان نماینده شما با وزیر، استاندار، فرماندار، سازمان اطلاعات، نمایندگان استان، نمایندگان شهرستان، از طرف همه شما صحبت کردیم. منتها علیه سخنان آنها که حمایت از سرمایه داران است. و چون ما نظام را نظام سرمایهداری استثمارگر معرفی می کنیم، آنها نام کارآفرین را برای آن می گذارند. چه کارآفرینی؟ شرکت مهیا بوده است. همه ما آماده بودیم. و آنها بر سر مالی آماده حاضر شده اند. پس چه کارآفرینیای رخ داده است؟ از طرفی هم میلیاردها تومان پول گرفتهاند به نام هفتتپه ، به نام ما کارگران. هر چه ما زحمت کشیدیم، هر چه ما داخل مزارع ، کارخانه، بخش تجهیزات و قسمتهای مختلف جان کندیم توسط آنها به راحتی دزدیده شد. از میلیاردها و میلیونها دلاری که تسهیلات گرفتند یک ریال آن سر سفره کارگر هفتتپه نیامده. سه سال است که اعتراض میکنیم که این آقایان نه صنعتگر هستند و نه تولید کننده و مشخص نیست که واقعا چه هستند. اصلا اطلاع ندارند که نیشکر گیاه است یا درخت و با آمدنشان با هفتتپه کارگران را بیچاره کردند. دولت هم در این موضوع مقصر است و میبایست خود دولت محکوم شده و به ما غرامت بپردازد. و به کارگر هفتتپه پاسخ دهد. همهجا رفتیم. دولت اعلام میکند که ما با کارگران هستیم اما ما از کجا میفهمیم که دولت همراه با سرمایه داران است؟ همه آن آقایان رفتهاند و هیچ کس هم در این مورد بحثی نکرده بلکه نمایندگان کارگران و خود کارگران دریافتند که جریان از چه قرار است. با پیگیری نمایندگان بود که دریافتیم که آقایان نیستند و اختلاس کرده و تحت تعقیباند؛ و بعضی از آن ها هم دستگیر شدهاند. با مراجعه به دولت سوال کردیم که این آقایان کجا هستند؟ آیا زندانی هستند؟یا فراریاند و تحت تعقیب؟ و دلیل اصلی آن چیست؟ درحالی که دولت هیچ پاسخی نمی دهد. چرا؟ چون پای خودش هم گیر است. خودش اینها را آورده. تف سربالاست اگر بخواهد با آنها برخورد کند. حاصل سیستم اقتصادی و کار خودش چنین کسانی است. هر کجا هم که اعتراض میکردیم حاصل آن حمایت از کارفرما به نام حمایت از تولید بود. حال آقای استاندار چه جوابی دارد؟ آن همه ما در استانداری تهدید به بازداشت شدیم تا اجباری بر سر میز مذاکره بیاییم. گرچه ما نترسیدیم و سر میز مذاکره هم حاضر شدیم. منتنها ما امروز جمع شدیم تا معنی آن شوراهای مستقل کارگری که از آن صحبت میکنیم را دریابیم. اگر امید شما به دولت است یا به بخش خصوصی و یا اگر به آمدن شخصی دیگر امید بسته اید خیالتان را راحت کنم که این داستان و وضعیت به همین شکل باقی میماند. همین آش و همین کاسه است. امروز ما آمدهایم تا برای خودمان تصمیم بگیریم. همیشه دستور از بالا آمده. ما امروز تصمیم گرفتیم حکم از پایین به بالا برود. ما برای دولت تعیین تکلیف کنیم. ما دلمان برای شرکت می سوزه. اما خواهشی از شما دارم این است که صحیح است که اختلاف نظر داریم ولی این ها نباید به دو دستگی و اختلاف مبدل شود. جمع خواهیم شد و این موضوعات را با مشورت حل میکنیم اما این آلترناتیو است… خطاب به دولت اعلام میکنیم که این آلترناتیو است و دیگر بخش خصوصی در اینجا جایی ندارد. دو راه حل وجود دارد که در نهایت خودتان بایست در مورد آن تصمیم بگیرید. یکی آن است که هفتتپه کاملا به دست کارگران اداره شود. کمیتهای تشکیل خواهیم داد و شورایی هفتتپه را اداره می کنیم. نگران نباشید. تمام تخصصها را هم داریم. مگر تا امروز چه کسی هفتتپه را اداره کرده؟ اعتماد به نفس داشته باشید. به خود ایمان داشته باشید. میتوانیم هفتتپه را خودمان اداره بکنیم. این آرزوی من است که روزی بتوانیم هفتتپه را خودگردان اداره کنیم. راه حل دیگر اینکه فرض کنیم که اجازه اداره خودگردان هفتتپه را به ما ندهند و یا شرایط لازم وجود ندارد. گرچه ما تشکل شورایی خود را حفظ میکنیم. در این صورت اگر دولت قصد دارد که شرکت را بگیرد دیگر نه همچون گذشته، بلکه دولت باید صفر تا صد امور را زیر نظر شورای کارگری و زیر نظر عموم کارگران کار کند. مگر نمایندگان دولت با این حضرات چه فرقی دارند؟ آنها هم میتوانند شرکت را برای چندمین بار به نابودی بکشانند و ما دوباره روز از نو روزی از نو. آلترناتیو ما شورا و نظر جمعی است. ما فرد محور نیستیم. فردطلب نیستیم. فردطلبان و ناسیونالیستها و نژادپرستان و مرتجعین خود را به ما نچسبانند. آلترناتیو ما شوراهای کارگری است. یعنی جمعی تصمیم میگیریم برای سرنوشت خودمان. از پایین حکم صادر می کنیم. هرچه از بالا توی سرمان زدند بس است.
حالا ما تعیینتکلیف میکنیم. سه سال شرکت را چاپیدند. دولت با تمام قدرت پشتش بوده. دیگر بس است. الان آمدهایم تا شوراها را تمرین کنیم. ما شکل آن را درست کردیم. در هر ادارهای نماینده انتخاب کردیم. الان یک تصمیم عمومی است.
گاهی در بخشها و ادارات خود این فضا را به وجود بیاورید. جمع شوید و درباره مشکلات خود با نمایندگان صحبت کنید. هفتتپه را اینگونه اداره کنیم. شوراها را تمرین کنیم. شورا را زندگی کنیم. بهترین روش همین است. در نظر گرفتن منافع جمعی ، نه فردی. همه برای همدیگر هستند نه همه برای یکی. حال این وضعیتی است که به وجود آمده. دیگر بخش خصوصی نباید وارد شود. ما میخواهیم برای اداره هفتتپه تصمیم بگیریم. دولت هم اگر میخواهد بیاید، اما صفر تا صد امور در دست کارگران است و اگر تولیدی داشت، حق بردن آن را ندارد. سود هم متعلق به کارگران است. تمام مدیران و آنهایی که به کارفرماهای اختلاسگر وصل بودند دیگر نباید پایشان را توی هفتتپه بگذراند. تمام. این سیستم، سیستم اقتصادی کشور این است که اگر بخواهد کسی را از بخش خصوصی بیاورد باز هم این داستان است. پس روی این فکر نکنید. شرکت نباید تحت مالکیت خصوصی باشد. خودمان ادارهاش میکنیم و این همبستگی و اتحادتان را خفظ کنید؛ و اشکال ندارد که اختلاف نظر داشته باشیم. الان جمع شدهایم همفکری کنیم. اندیشههای خود را روی هم بگذاریم تا به یک نتیجه برسیم.
زنده باد همهٔ شما
اسماعیل بخشی